لوزستان

داستان های ذهن من

لوزستان

داستان های ذهن من

تاریخچه لوزستان

در دنیای کهکشان ها شهاب سنگی از کنار سیاره ای گذشت و تکه ای بزرگ از آن را کند.
سالها گذشت,فضانوردی آن تکه ی جدا شده را دید..آب هوای آنجا مثل زمین بود.فضانورد دفعه ی بعد با کل فک و فامیل آنجا آمد و در آنجا خانه ساخت.
زندگی را شروع کردن و خود شاه آنجا شد و نام آنجا را لوزستان گذاشت.
همانطور که میدانید هر شاهی یه دشمنی دارد,دشمن شاه لوز ما هم پسر خاله اش بود .او وقتی دید نمیتواند کشور را مال خود کند . قسم خورد تا ابد بجنگد و به نوه ها و نتیجه هایش نیز این را بگوید.
قسم او از 1500 سال پیش تا الان پابرجاست , اون ها بعد خوردن قسم به جایی رفتن که هیچ کس آنجا را ندید و اسم خود را زمزک ها گذاشتند ولی کسانی میگوییند که در زیر زمین هستند و میخواهند زمین را خورد کنند,خلاصه از این بگذریم تا الان لوزستانی ها151 شاه داشته...این شاهی که الان هست شاه لوز 151 هست که دو فرزند دارد به نام هی (لازالازا) و (لیزلی) و زنی به نام (له) دارد.
این لوزستان تا الان 10 جنگ با زمزک ها داشته و صد میلیون جمعیت دارد. :)

نظرات 5 + ارسال نظر
رهگذر شنبه 22 تیر 1392 ساعت 13:57

سلام لوزی
تاریخچه اش که عالی بود

لوزستان همه چیزش عالیه

امیر حسین جمعه 21 تیر 1392 ساعت 20:35

عالی بود

ممنونم

فرناز پنج‌شنبه 20 تیر 1392 ساعت 04:35

پس نقش من چی شد؟؟؟؟؟؟؟؟؟:@

این هنوز تاریخچه بوود!!!

سروش پنج‌شنبه 20 تیر 1392 ساعت 02:39

سلام
ممنون عسل خانم زیبا خلاقانه بود
موفق باشین عزیز

من عاشق داستانهای تاریخی هستم!تاریخچه ای که داشت داستانو برام هیجان انگیز کرد
به امید موفقیت بیشتر

هیجان انگیز ترم میشه!!! :)

نسرین چهارشنبه 19 تیر 1392 ساعت 19:47

به به چه تاریخچه ی قشنگی!!!!

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.