لوزستان

داستان های ذهن من

لوزستان

داستان های ذهن من

تاج شاه گمشده/

سلام دوستان عزیز امروز می خواهم براتون جدید ترین داستان لوزستان را تعریف کنم

سرود ملی لوزستان

لوووووووزستان              

یادم کن گاهی توکه دل بر من دادی توکه از غم ها ازادی    

یه دنیا یه دنیا عاشقم من بدون که به عشقت  صادقم من تو  مست خویش و من مست عشقم  اگه نباشی می میرم بیا که عمر از سر گیرم.

لوووووووووووزستان                                              

تاریخچه لوزستان

در دنیای کهکشان ها شهاب سنگی از کنار سیاره ای گذشت و تکه ای بزرگ از آن را کند.
سالها گذشت,فضانوردی آن تکه ی جدا شده را دید..آب هوای آنجا مثل زمین بود.فضانورد دفعه ی بعد با کل فک و فامیل آنجا آمد و در آنجا خانه ساخت.
زندگی را شروع کردن و خود شاه آنجا شد و نام آنجا را لوزستان گذاشت.
همانطور که میدانید هر شاهی یه دشمنی دارد,دشمن شاه لوز ما هم پسر خاله اش بود .او وقتی دید نمیتواند کشور را مال خود کند . قسم خورد تا ابد بجنگد و به نوه ها و نتیجه هایش نیز این را بگوید.
قسم او از 1500 سال پیش تا الان پابرجاست , اون ها بعد خوردن قسم به جایی رفتن که هیچ کس آنجا را ندید و اسم خود را زمزک ها گذاشتند ولی کسانی میگوییند که در زیر زمین هستند و میخواهند زمین را خورد کنند,خلاصه از این بگذریم تا الان لوزستانی ها151 شاه داشته...این شاهی که الان هست شاه لوز 151 هست که دو فرزند دارد به نام هی (لازالازا) و (لیزلی) و زنی به نام (له) دارد.
این لوزستان تا الان 10 جنگ با زمزک ها داشته و صد میلیون جمعیت دارد. :)

سلام به لوزستانی هااا

سلام


سلام به دوستانی که به تازگی با کره ی بزرگ لوزستان آشنا میشوند.

شما نیز میتوانید در قسمت نظرات به عنوان یک لوزستانی داستان کوچکی بگید تا من از آن استفاده کنم.

دوستان ;من هر روز داستان هایی مینویسم تا برای چند لحظه هم که شده از دنیای واقعیت ها به دنیای تخیلات برویم.

امیدوارم از داستان های من لذت ببرید..